قصه کودکانه

mobina اکتبر 5, 2024
0

لیلا، ماهی و وال

یک روز که لیلا داشت در ساحل قدم میزد و باد توی موهایش میوزید و خورشید بر صورتش میتابید، داشت به قایق‌های کوچک روی موج دریا نگاه میکرد که ناگهان یک چیز لیز زیر پایش حس کرد.

mobina اکتبر 5, 2024
0

تاریکی دوست ماست

وقتی که زمان خوابه و شب میشه، تاریکی منو بغل میکنه!

mobina اکتبر 5, 2024
0

یه جای خالی بامزه!

وقتی تامی 5 سالش بود، همه‌ی دندون‌هاش سر جاش بود، اما وقتی شش سالش شد، یکی از اونا افتاد!

mobina اکتبر 5, 2024
0

شلغم غول پیکر

یه کشاورز توی زمینش شلغم کاشته بود. اون خیلی زود متوجه شد که یکی از شلغم‌ها زودتر و بیشتر از بقیه داره بزرگ میشه!

mobina اکتبر 5, 2024
0

خیانت لاکپشت

میمون داستان ما با این که پیر بود ولی خیلی عاقل و زرنگ بود. اون برای تنها زندگی کردن تو جنگل درخت انجیری رو انتخاب کرد و ازش بالا رفت.

mobina اکتبر 3, 2024
0

شنگول و منگول

در جنگلی زیبا با سه بزغاله ی کوچولو و قشنگش به نام های شنگول و منگول و حبه ی انگور ، زندگی می کرد